شب کریسمس تنها دو دسته توی خیابونها هستند، دانشجوهای ایرانی و سیاهها
چون هیچکدوم خونواده ای ندارند!!!
پینوشت:با شب کریسمس هیچ حال نمیکنم آدم هر چی غم داره اونشب میاد سراغش
شب کریسمس با بچه ها پا شدیم بریم بیرون هیچ جا باز نبود
آخر رفتیم توی یه بار با یه سری سیاه پوست مست و خمار شام خوردیم
(سو تفاهم نشه من هیچ از سیاهها بدم نمیاد چون خودم سیاهم)
اما شب سال نو فرق داره (خدایی تا وقتی من نیومده بودم نمیدونستم که اینا یکی نیستن)
شب سال نو هر کسی رو از هر نژادی میتونی توی خیابون ببینی که یجوری شاده
حبل المتینی که میگن همه رو دور خودش جمع میکنه بیشک همین سال نو باید باشه
فیلم مستند من از سال نو آماده شده، بچه ها امسال تصمیم گرفته بودن ته کوچه ما دور هم جمع بشن
و مراسمی که میبینید ته کوچه ماست
جای دوستان خالی خیلی حال داد
بعدش هم رفتیم خونه یه بچه ها
XBox 360 بازی کردیم و من همخانه ام را به خاک سیاه نشاندم در بازی و امروز همه اش داشت میگفت "من دیگه یاد گرفتم"
اینهم فیلم مستند که توی کوچه ما ضبط شده (بچه ها خدایی حال دادن با اومدنشون)
لطفا به نوشته های من روی متن فیلم توجه کنید