حبه حرفهای روزانه
مینویسم که یادم نرود
نیویورک...




فرهنگ هر شهری را از سه چیز میتوان شناخت
موزه هاش، رستوران هاش و فاحشه خانه هاش

















پینوشت:
من دارم میرم نیویورک

یک لیست بلند بالا نوشته ام برای جاهایی که باید بروم و ببینم

اگر جای خوبی میشناسید که من حتمن باید بروم ممنون میشوم بگویید
در باب نوشته بالا با این اوصاف به نظرتون اگه اونجا من برم استرپ کلاب خیلی زشته؟
کلا نه از طرف خونواده ولی خوب گفتم که من اینجا دارم کلی تلاش میکنم و تمام مهارتهای کلامی به زبانهای مختلف رو بکار میبرم که مخ یه دختر بنده خدا رو بزنم
حالا میترسم این فلسفه ام در مورد استریپ کلاب را اگر بشنود کلا هرچه رشته ام پنبه بشه
ازدواج نکرده کارمان به طلاق بکشد

برنامه ام اینست که چند جا را حتما ببینم سنترال پارک، موزه متروپولیتن، چاینا تاون و لیتل ایتالی و خوب بانو آزادی
غذاها رو هم که طبق سفارش خواهر ریچل ری میخوام اینجا ها بخورم
قرار است باران ببارد و خیلی هم سرد بشود و شاید برج امپایر استیت (همانجایی که بالاش کینگ کنگ داره) را نشود دید
اما شاید یک نمایش برادوی پیدا بشود و بتوانم بروم (نمیدانم که آیا باید بلیطش را از اینترنت پیش خرید کنم یا آنجا هست، روی وبلاگها که نوشته بود دور شهر هست جاهایی که بلیط اینجور جاها را بفروشند)

کلی تلاش کردم هتل را جای خوبی بگیرم، شک دارم خیلی خوب باشد ولی توی اینترنت نوشته که دانشجویی است و اگر کم پول دارید بهترین جاست. منم که کم پول دارم و دانشجو هم که هستم پس بهترین جاست ولی جایش ظاهرن خیلی خوب است و همه فبد بکهای سایت در موردش مثبت بود

ببخشید ما کمی ندید بدید بازی در آوردیم من کمی هیجان زده ام
انوشه انصاری گفت برای آرزوهاتون خرج کنید
ما هم گفتیم سگ تو ضرر، یه پنجاه، شصت دلار هم بدهیم پای آرزوهایمان